همواره روشنائی را می خواهیم که عاشق نوریم پیوسته مسروریم ز شادی مغروریم این برهه از زمان همان است که می ایستد زمان ز پای جا در جا ، جا به جا می شود زمین و زمان ز جای این دم همان دمیست که دنیا زیر و رو می شود بدان این دم ، همان دم لیلایی می خواهد که جان دهد به آن این جا در هم ادغام می شوند هر چه هست در زمان و مکان من ، خویش را به دستان تو می پارم ، دستان زیبای تو تو ، خویش را در آغوش من جاودانه آزادکن ، به آغوش من بیا زِ نو هر دمم بیا حکایتی بخوانیم ، گفت و
روز شادی هاست آری امروز روز وصال است روز کمال است امروز فریاد می زنم شادمانه که رسیده ام به گنج امروز روز نیکوی ماه است : بیست و پنج شادمانه است عاشقانه است چون ترانه است شاد و شاد و جاودانه است امروز روز اعلام عشق ما به دنیاست روزیست که دنیا دانست خدای من تا ابد لیلاست حس تابش نور است در اوج درخشش حس ریزش برف است : سفید و قشنگش حس پرواز است امروز بر فراز آسمان ها امروز روز اعلام عشق است به تمام این دنیا امروز روز اتمام هر چه بدی است و رنج بهترین روز ماه
درباره این سایت