همواره روشنائی را می خواهیم که عاشق نوریم پیوسته مسروریم ز شادی مغروریم این برهه از زمان همان است که می ایستد زمان ز پای جا در جا ، جا به جا می شود زمین و زمان ز جای این دم همان دمیست که دنیا زیر و رو می شود بدان این دم ، همان دم لیلایی می خواهد که جان دهد به آن این جا در هم ادغام می شوند هر چه هست در زمان و مکان من ، خویش را به دستان تو می پارم ، دستان زیبای تو تو ، خویش را در آغوش من جاودانه آزادکن ، به آغوش من بیا زِ نو هر دمم بیا حکایتی بخوانیم ، گفت و

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Michael وبسایت رسمی محمد رضا کریمی ویک پیدا سیم جیم بهترین روش های طراحی سایت شوگار بهار در فانوس درست راه آشپزی و خواص خوراکی‌ها